کد مطلب:327958 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:307

انگیزه جاهلان عالم نما در تحریف معارف دین، از دیدگاه علی علیه السلام
چنان كه پیش از این گفتیم، قرآن كریم عملكرد چنین انسان هایی را در جامعه اسلامی، ((فتنه)) نام می نهد و كسانی كه در صدد تحریف قرآن و حقایق و معارف دین برمی آیند فتنه جویانی می داند كه با تحریف معارف دینی، شیطان را در گم راه كردن مردم، یاری می رسانند. حال ممكن است این سوال مطرح شود كه چرا كسانی، با این كه حق را می دانند و بر بی اساس بودن اوهام و جهالت هایی كه از دیگران به عاریت گرفته اند، واقفند، در صدد توجیه فریب كاری های خویش و گم راه كردن دیگران بر می آیند؟ به عبارت دیگر از نظر روان شناسی، انسان هایی كه در صدد تحریف معارف دینی بر می آیند و با تحریف حقایق دین، اسباب گمراهی مردم را فراهم می كنند، از نظر روحی چه مشكلی داند كه به بهای بازی كردن با دین خدا به دنبال حل كردن آن هستند؟ در واقع، فتنه در دین، كه در شكل تحریف معارف دین بروز می كند، از كجا ناشی می شود؟

حضرت علی علیه السلام در جواب این پرسش می فرمایند:



انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع و احكام تبتدع -نهج البلاغه، خطبه 50. ی



آنچه از نظر روحی زمینه چنین انحرافی را در انسان فراهم می كند و ریشه فتنه شناخته می شود عبارت است از هواهای نفسانی. فتنه هایی كه در دین واقع می شود از هواهای نفسانی و امیال و اغراض دنیایی سرچشمه می گیرد. آنان كه با تحریف های معارف دینی مردم را به گمراهی می كشانند كسانی هستند كه دارای روحیه تسلیم و بندگی در مقابل خدای متعال نیستند، یا در اثر القائات و وسوسه های شیطانی روحیه تسلیم و بندگی را از دست داده اند.

روحیه تسلیم و بندگی اقتضا می كند انسان در مقابل خدا و دستورات او تسلیم و در عمل و گفتار پای بند شریعت و ارزش های دینی باشد. وجود این روحیه از آن جهت لازم است كه ممكن است بسیاری از دستورات شریعت و دین با خواسته های نفسانی انسان موافق نباشد و انسان با طوع و رغبت حاضر به پذیرش و عمل آنها طبق نباشد. انسان ها در چنین مواردی دایما بر سر دو راهی هستند و ناگزیر می باید یك راه را انتخاب كنند؛ یا خواسته خدا و شریعت را برگزینند و با هوای نفس مخالفت كنند، یا هوای نفس و خواسته خود را بر خواست خدا و ارزش های دینی مقدم بدارند. كم نیستند انسان هایی كه در این امتحان بزرگ خواسته های نفسانی را بر خدا و ارزش های دینی مقدم می دارند. در این میان، برخی از این گروه این روحیه و مردانگی را دارند كه به صراحت بگویند ما خود را پای بند اعتقادات دینی و ارزش های آن نمی كنیم، البته در صدد تحریف و ضدیت با ارزش های دینی هم نیستیم. این نوع برخورد با دین، فتنه در دین محسوب نمی شود و چنین روحیه ای منشا فتنه نیست؛ زیرا كسی با فریب كاری به گمراهی كشیده نشده است.

زمانی فقدان روحیه تسلیم و بندگی در مقابل خدا و دستورات الهی منشا فتنه در دین می شود كه فاقدان آن در صدد برآیند تا با توجیهات واهی، دین را طبق خواسته های نفسانی خود تفسیر كنند.

چنین انسان هایی به ویژه اگر از نظر موقعیت اجتماعی در مقامی باشند كه عده ای ممكن است از آنها حرف شنوی داشته باشند، بیشتر از هر كس دیگر مورد طمع شیاطین هستند؛ زیرا این اشخاص خواسته هایی دارند كه از یك طرف شریعت و دین آدمی را از آنها نهی كرده است و از طرف دیگر گذشتن از این امور و صرف نظر كردن از آن، برای این اشخاص، به خاطر ضعف روحیه بندگی بسیار سخت است، و از سوی دیگر اینان از توانایی های برخوردارند كه با بهره گیری از آنها گاه می توان حق را بر خود آنان مشتبه كرد. شیطان از این فرصت طلایی حداكثر استفاده را می كند و با نفوذ در دل و جان چنین انسان هایی آنها را در جهت فتنه و انحراف دین تشویق و ترغیب می كند. شیطان برای عملی كردن نقشه خود، خواسته های نفسانی این اشخاص را پیش چشم آنها مجسم می كند و آتش شوق بهره مندی از آنها را در جان آنها شعله ور می گرداند. از طرف دیگر چنین به آنها القا می كند كه از كجا آنچه علما و بزرگان دین به عنوان وظایف و ارزش های دینی بیان كرده اند همان هایی باشد كه خدا و دین از ما خواسته است؟

چنین افرادی چون می بینند با وجود سخنان عالمان دین و علوم اهل بیت و با وجود قرآن، آنها به خواسته های نفسانی و هوس هایشان نمی رسند، در صدد برمی آیند تا راه جدیدی پیدا كنند كه هم به خواسته های خود برسند و هم به حسب ظاهر از رقبه اسلام خارج نشده باشند و از مزایا و موقعیت های اجتماعی جامعه دینی برخوردار باشند. بنابراین آنچه از درون آنها را به سوی انحراف سوق می دهد عدم روحیه تسلیم و بندگی و تبعیت از هواهای نفسانی است.

حضرت علی علیه السلام در پاسخ به این سوال كه چه عواملی سبب می شود تا كسانی در جامعه اسلامی در صدد ایجاد فتنه در دین برآیند، می فرمایند ریشه همه فتنه هایی كه در دین واقع می شود هواهای نفسانی است كه اشخاص مذكور نمی توانند از آنها صرف نظر كنند و برای رسیدن به آنها، با اختراع راه جدید در مقابل احكام و ارزش های دینی، دست به فتنه می زنند.

اما راه جدیدی كه آنها برای پیشبرد مقاصد خویش به كار می گیرند چیست؟ حضرت می فرمایند آنها احكامی را طبق امیال نفسانی خویش ابداع می كنند و آنها را به اسلام نسبت می دهند و با تفسیر و توجیه های خودساخته و بی اساس به تحریف حقایق دین می پردازند و قرآن و آیات الهی را به رای خویش تفسیر می كنند. در نتیجه، سخنانی می گویند كه با حقیقت دین و قرآن كریم سازگار نیست و مردم را در جهت خلاف قرآن و ارزش های دینی سوق می دهد. البته بدیهی است كه این افراد برآنند تا به نحوی عمل كنند كه مردم از اهداف شیطانی آنها مطلع نگردند؛ زیرا می دانند در آن صورت از آنها تبعیت نخواهند كرد.

بنابراین حضرت علی علیه السلام ریشه همه فتنه ها و بدعت هایی كه در دین گذاشته می شود فقدان روحیه تسلیم و بندگی و وجود روحیه هواپرستی می دانند و مردم و به خصوص خواص جامعه را، از تبعیت هوا و هوس برحذر می دارند و از این كه مصداق آیه ارایت من اتخذ الهه هواه -فرقان، 43. ی قرار گیرند هشدار می دهد.

البته شاید كسانی كه امروز در نقش كارآمدترین نیروها و عوامل شیطان در تحریف معارف دینی انجام وظیفه می كنند در ابتدا چنین تصمیمی نداشته اند. چه بسیار بودند انسان هایی كه در آغاز جزء مسلمانان راستین و در شمار مبلغان راستین قرآن و معارف دین به شمار می رفتند، ولی در نیمه راه تغییر جهت دادند و به صف مخالفان اسلام پیوستند و از ولایت خدا خارج شدند و ولایت و سرپرستی شیطان را پذیرفتند. همچنان كه فراوانند انسان هایی كه بعد از سال ها ضلالت و گمراهی و گمراه كردن دیگران، توبه كرده، به دامن اسلام بازگشتند و بقیه عمر خویش را صرف جبران گذشته نامطلوب خود كردند.

در هر حال، این تغییر موضع ها و جابه جایی انسان ها در طول زندگی، امری است كه در صحنه حیات انسان ها فراوان اتفاق افتاده است؛ لكن آنچه توجه به آن ضروری این است كه از نظر قرآن هیچ گناهی خطرناك تر و بزرگ تر از فتنه در دین نیست. بزرگ ترین گناه آن است كه كسانی بعد از آن كه حق را شناختند و با احكام و معارف دین آشنا شدند، در صدد برآیند تا مردم را از آشنایی و عمل به آن باز دارند.

در هر صورت، آنچه در پایان توجه همگان را بدان جلب می كنیم و از خدای متعال می خواهیم ما را بدان موفق بدارد این سخن گران قدر حضرت علی علیه السلام است كه می فرمایند حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا؛ خود،-بحار: ج 8، ص 145. ی عقاید و افكار و اعمال خویش را ارزیابی نمایید و خود، خویشتن را در دادگاه وجدان محاكمه كنید و قبل از آن كه فرصت توبه و بازگشت به سوی خدا از دست برود به دامن قرآن و دین حق بازگردید و خود را از دام شیطان و نفس اماره نجات دهید و از سوء عاقبت و فرجامی ناخواسته بترسید. سخن خود را با هشدار قرآن كریم در این زمینه به پایان می بریم كه می فرماید:

ثم كان عاقبه الذین اسائوا السوای ان كذبوا بایات الله و كانوا بها بستهزءون -روم، 10. ی

آن گاه فرجام كسانی كه بدی كردند این گونه شد كه آیات خدا را تكذیب كردند و آنها را به مسخره می گرفتند. از خدای متعال درخواست می كنیم همگان را به راه حق هدایت كند. والسلام علی من اتبع الهدی پایان كتاب

ر